babolsar

babolsar

babolsar

babolsar

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسین پناهی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

حسین پناهی

مردم اینجا چقدر مهربانند!!
دیدند کفش ندارم برایم پاپوش دوختند. 
دیدند سرما میخورم سرم کلاه گذاشتند و چون برایم تنگ بود کلاه گشادتری و دیدند هوا گرم شد،
 پس کلاهم را برداشتند و چون دیدند لباسم کهنه و پاره است به من وصله چسباندند و چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم محبت کردند و حسابم را رسیدند. خواستم در این مهربانکده خانه بسازم، 
نانم را آجر کردند گفتند کلبه بساز . . . . .
روزگار جالبی است،مرغمان تخم نمی گذارد ولی هر روز گاومان  میزاید!

?? حسین پناهی
 

  • parvin nemati